آیا واقعا باید اینگونه باشد؟ شرکتهای بزرگ موسوم به گاوهای بازار بورس تا چه حد حق دارند روی مقاومت و قدرت خرید مصرف کننده، حساب کنند؟
دستکم یک دهه می شود که خیال گاوها از قدرت و ضریب مقاومت مصرف کننده در آمریکا راحت است.
سیاستمداران خرابکاری کنند یا نه، مهم نیست، رفاه نسبی گویا آنقدری هست که بر پیکره مصرف کننده خدشهای وارد نشود.

حتی اگر محرکهای مالی در حال تصویب در مجلس عوام آمریکا راه به جایی نبرد، اقتصاددانان به آینده این کشور چندان بدبین نیستند و بر این باورند که اوضاع بدتر که نه حتی بهتر خواهد شد.
برخی اقتصاددانان اما معتقدند، میزان مصرف و نماد آن در سه ماهه اول سال میلادی جدید ضربه اساسی خواهد دید.
موجهای بی جان در حد شایعه و خبر حول و حوش انتخابات دیگر به درد سرمایه داران آمریکایی نمی خورد، مردم تصمیم خود را گرفتهاند و هرج و مرز ناشی از انتخابات آمریکا در بازار این کشور تقریبا آخرین دست و پاهای خود را میزند اما نکته مهم این است که انتخابات 2020 آمریکا در 4 دهه اخیر اولین انتخاباتی است که بدون حمایت دادگاه و نهاد قضایی صورت میگیرد و شاید بد نباشد که برخی بدبینان اقتصادی، از هم اکنون هرج و مرج داخل آمریکا را نیز در حساب و کتابهای بورسی خود لحاظ کنند.
در ادامه به طور مثال مواردی درباره عرضه کنندگان سهام در حوزه شبکه اینترنت اشاره میشود:
1- کمپانی اپل معتقد است که مهم میزان تقاضا است و نباید به ماجرای راست و دروغ بودن اطلاعات دامن بزنیم.
2- جیم استایر: فقط تنبیه جدی فیس بوک و کنترل آن در شبکه های اجتماعی می تواند میزان اطلاعات غلط و دروغ را در اینترنت کاهش دهد
3- Mr. Market: برای اصلاح جهان و اقتصاد ، شرایط عادی ممکن است به اندازه کافی خوب نباشد، باید یک کار اساسی کرد.
4- مرجع ناظر بازار در بخش امور مالی حقیقی در بیانیه خود موضوع مهم بررسی و حسابرسی ترامپ را بسیار معمولی ارزیابی میکند و بر این باور است که موضوع از ابتدا ساده و شفاف بوده است!
در همه این موارد شرکتهای بزرگ نگران بازتاب خبر هستند، آیا اطلاعات همیشه درست و بی نقص است؟ آیا مصرف کننده در بمباران خبری همچنان مشتری وفادار یک کمپانی و یا یک برند خاص خواهد بود؟
اصولا یک شرکت بزرگ تا چه مرزی حق دارد روی قدرت مصرف کننده و تاب آوری او حساب کند؟
این روزها در بازار بورس آمریکا، شرکتهای بزرگ دل به خلق روزافزون بازار گاوی و کمرنگ تر شدن تدریجی بازار خرسی بستهاند.
همواره در بازار موسوم به بازار گاوی تقاضا بسیار زیاد است و عرضه به ندرت صورت میگیرد. به عبارت دیگر، سرمایهگذاران با امید به آینده رو به رشد بازار، اقدام به خرید سهام جدید میکنند و فروشندگان نیز تمایلی برای فروش ندارند. عکس این ماجرا در بازار خرسی حاکم است و عرضه افزایش و تقاضا به شدت کاهش مییابد.
سوال مهم این است که کمپانیهای بزرگ تا چه حد اجازه دارند وضعیت خرسی خود را با ویترین گاوی بچینند و فشار این تظاهر بورسی را بر دوش مصرف کننده یا سهامدار عام بیندازند؟
اقتصاد دانان بزرگ جهان دوست دارند با عینک خوش بینی خود برای آینده بورس آمریکا و البته همه جهان فضایی شفاف را آرزو داشته باشند که در آن بازار گاوی و بازار خرسی در رابطه علت و معلولی مشخصی تعریف و رویت شود.